پیتر کرامر در کتابش «گوش سپردن به آوای پروزاک» ذکر می کند که اگ با تجویز فلوکستین طح سروتونین را بالا ببریم، تغییرات شخصیتی بارزی نظیر کم شدن حساسیت به طرد، افزایش جراتمندی،بهبود اعتماد به نفس،و بهبود قدرت تحمل استرس می تواند پیدا شود. تغییرات مذکور در صفات شخصیتی در بیماران مبتلا به یف گسترده ای از اختلالات روانپزشکی و نیز در افرادی که نمی توان تشخیص خاصی بر اختلال روانی آنها گذاشت رخ می دهند. به کار بردن دارو برای درمان صفاتی خاص در فردی که از سایر جهات طبیعی است (یعنی واجد ملاک های یک اختلال شصیت تمام عیار نیست) مورد اختلاف نظر است. منتقدین نام این روش را روان داروشناسی آرایشی گذاشته اند.
چهار صفت منشی مختلف در جدول زیر شرخ داده شده است که هر کدام اساس و شالوده عصبی – شیمایی و عصبی – فیزیولوژیک مشخصی دارد. برخی محققین در مورد برخی صفات مانند تنوع طلبی قایل به وجود ژن های اختصاصی هستند.
بعد مزاجی
|
توصیف کننده های مربوط به انواع حداکثر و حداقل
|
بالا
|
پایین
|
اجتناب از آسیب
|
بدبینی
ترسو
خجالتی
خستگی ناپذیر
|
خوش بینی
جسور
خونگرم
پرانرژی
|
جستجوی تازگی
(تنوع طلبی)
|
کند و کاوگر
تکانشی
ولخرج
تحریک پذیر
|
تودار
سنجیده
مقتصد
خویشتن دار
|
وابستگی به پاداش
|
احساساتی
گشاده رو
پر حرارت
دلبسته
|
بی تفاوت
نجوش
سرد مزاج
مستقل
|
پشتکار
|
سخت کوش
قاطع
پرشور
کمامل گرا
|
تنبل
لوس
قاصر
واقع بین
|
اجتناب از آسیب
اجتناب از آسیب عبارت است از یک گرایش و سوگیری ارثی در مهار رفتار در پاسخ به علایم و هشدارهای مربوط به مجازات و عدم پاداش. تظاهرات اجتناب زیاد از آسیب عبارت است از ترس از عدم قطعیت، مهار اجتماعی، کمرویی و خجالت در مقابل غریبه ها، خسته شدن سریع، و نگرانی بدبینانه در پیش بینی مشکلات، حتی در وضعیت هایی که سایر افراد را نگران نمی کند. افرادی که سطح اجتناب از آسیب در آن ها پایین است، بی خیال، شجاع، پرانرژی، معاشرتی و خوش بین هستند، این صفات راحتی در شرایطی که اکثر افراد را نگران می کند، دارند.
زیست – روان شناسی اجتناب از آسیب بسیار پیچیده است. بنزودیازپین ها از طریق مهار گاباارژیک نورونهای سروتونرژیکی که از هسته های رافه پشتی منشأ می گیرند، سبب مهارزدایی اجتناب می شوند.
برش نگاری با صدور پوزیترون (PET) با استفاده از F18 – دزوکسی گلوکز (FDG) در انستیتوی ملی بهداشت روانی (NIMH) بر روی 31 داوطلب بزرگسال سالم در حین انجام یک تکلیف ساده، ممتد، و عملی، نشان داد که اجتناب از آسیب، با افزایش فعالیت در مدار پارالیمبیک قدامی، به ویژه آمیگدال و اینسولای راست، قشر اوربیتوفرونتال راست، و قشر پره فرونتال میانی چپ، ارتباط دارد.
بالا بودن غلظت گابا در پلاسما نیز با پایین بودن میزان اجتناب از آسیب مرتبط است. به علاوه ، غلظت گابای پلاسما با سایر ملاک های استعداد و آمادگی برای ایجاد اضطراب ارتباط دارد، و با غلظت گابا در مغز نیز همبستگی زیادی نشان می دهد. و در نهایت، یکی از ژنهای موجود بر روی کروموزوم 12 q 17 که بروز یک ناقل سروتونین را تنظیم می کند، مسوول 4 تا 9 درصد تنوع کلی در ویژگی اجتناب از آسیب است. این یافته ها نقش هر دو نوع استطاله های گاباارژیک و سروتونرژیک خارج شده از رافه پشتی را در تفاوت های ساختاری و زمینه ای فردی از نظر مهار رفتاری که به صورت اجتناب از آسیب تعریف می شود، تایید می کند. افرادی که داروهای سروتونینی دریافت می کنند میزان کمتری از رفتار اجتناب از آسیب را نشان می دهند.
جستجوی تازگی (تنوع طلبی)
تنوع طلبی بازتاب نوعی سوگیری ارثی در شروع یا فعال سازی روی آوری فرد در پاسخ به چیزهای تازه و بدیع، رویکرد به علام حاکی از پاداش، و اجتناب فعال از سیگنال های شرطی شده مجازات و گریز از تنبیه غیر شرطی است.(فرض بر این است که تمامی این فعالیت ها بخشی از یک سیستم ارثی یادگیری هستند). تنوع طلبی به صورت فعالیت کاوشی در واکنش به تازگی، تکانشگری، افراط در روی آوری به نشانه های پاداش و اجتناب فعال از ناکامی تظاهر می کند. افرادی که تنوع طلبی زیادی دارند آتشی مزاج، کنجکاو، بی حوصله، تکانشی ،ولخرج، و نامنظم هستند. افرادی که تنوع طلبی آنها کم است سرد مزاج، غیر کنجکاو، خویشتن دار، فکور، مقتصد، تودار، قادر به تحمل یکنواختی، و منظم هستند.
استطاله های دوپامینرژیک نقش بسیار مهمی در تنوع طلبی دارند. تنوع طلبی مستلزم افزایش بازجذب دوپامین در پایانه های پیش سیناپسی است،و بنابراین به تحریک مکرر جهت حفظ سطح مطلوب تحریکات دوپامینرژیک پس سیناپسی احتیاج دارد. تنوع طلبی به انجام رفتارهای لذت طلبانه مختلفی منجر می شود، نظیر سیگار کشیدن، که می تواند مشاهده مکرر پایین بودن سطح پلاکتی فعالیت MAO نوع B (MAOB) را توجیه کند، چون سیگار کشیدن فعالیت MAOB را در پلاکتها و در مغز مهار می کند.
وابستگی به پاداش
وابستگی به پاداش به معنای حفظ و ادامه رفتار در پاسخ به علایم پاداش اجتماعی است. افرادی که وابستگی زیادی به پاداش دارند، خوش قلب، حساس، وابسته به جمع و معاشرتی هستند. افرادی که وابستگی آنها به پاداش کم است، واقع بین، سرد، اهل عمل، نسبت به اجتماع غیر حساس، و دودل هستند و نسبت به تنهایی بی تفاوتند.
تصور می شود که استطاله های نورآدرنرژیک خارج شده از لکوس سرولئوس و استطاله های سروتونرژیک رافه میانی بر این قبیل شرایط مربوط به پاداش تاثیر داشته باشند. بالا بودن میزان وابستگی به پاداش با افزایش فعالیت تالاموس مرتبط است. غلظت 3- متوکسی – 4- هیدروکسی فنیل گلیوکول (MHPG) در افرادی که وابستگی زیادی به پاداش دارند، کم است.
پشتکار
پشتکار (persistence) عبارت است از حفظ و ادامه رفتار با وجود ناکامی، خستگی، و تقویت متناوب. افرادی که پشتکار زیادی دارند سخت کوش، شکیبا،و جاه طلب و بلند پروازی هستند که دوست دارند حداکثر تلاششان را برای رسیدن به پاداش مورد نظر انجام دهند و ناکامی و خستگی را به صورت چالشهایی شخصی می نگرند. افرادی که پشتکار کمی دارند، تنبل، غیر فعال، بی ثبات، و نامتعادل هستند. وقتی با ناکامی مواجه می شوند به آسانی شکست را قبول می کنند،به ندرت برای رسیدن به موفقیت های بیشتر تلاش می کنند و حتی در صورت دریافت پاداش های متناوب نیز پایداری و پشتکار اندکی نشان می دهند.
مطالعات اخیر در جوندگان، نشان دهنده ارتباط میان یکپارچگی و سلامت اثر از میان برنده تقویت نسبی اتصالات هیپوکامپی و متابولیسم گلوتامات است. مواد محرک روان می توانند سبب تقویت پشتکار شوند.
ICD-10
طبق دهمین تجدید نظر طبقه بندی آماری و بین المللی بیماریها و مشکلات بهداشتی وابسته (ICD-10) اختلالات شخصیت به این صورت توصیف شده است: آشفتگی هایی شدید در شخصیت و رفتار که انحرافهایی بارز از الگوهای فرهنگی بهنجار است. رهنمودهایی که در ICD-10 برای تشخیص اختلالات شخصیت آمده است، عبارت است از: آشفتگیهای دیرپا در چندین حوزه کارکرد، رفتار نافذ و غیر انطباقی، شروع در کودکی یا نوجوانی، تداوم تا بزرگسالی،رنج و عذاب قابل توجه شخص (ولو گاه فقط در اواخر سیر اختلال بارز شود)، و معمولاً – نه همیشه – مشکلات چشمگیر در کار و رفتار اجتماعی. در ICD-10 امکان در نظر گفن ملاک هایی برای توصیف اختلالات شخصیت در فرهنگ های گوناگون نیز وجود دارد.
منبع : کتاب خلاصه روانپزشکی کاپلن و سادوک ترجمه دکتر فرزین رضایی