موضوع: اختلالات شخصیت
نویسنده: محمد امیدی فرد
اختلال شخصیت خودشیفته
مشخصه افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته (narcissistic) این است که خود بزرگ بینانه احساس می کنند آدم بسیار مهمی هستند و از جهتی نظیر ندارند.
همه گیر شناسی
طبق DSM-IV-TR شیوع تقریبی اختلال شخصیت خودشیفته، دو تا شانزده درصد از جمعیت بالینی و کمتر از یک درصد از جمعیت عمومی است. خطر وقوع این اختلال در فرزندان افراد مبتلا ممکن است بیشتر از دیگران باشد، چون آنها احساس غیر واقع بینانه همه توانی (قدرت مطلق؛ omnipotence)، خود بزرگ بینی، زیبا بودن و با هوش بودن را در ذهن فرزندان خود نیز می کارند. تعداد افراد مبتلا به این اختلال هر روز بیشتر از پیش گزارش می شود.
تشخیص
در زیر ملاک های تشخیصی DSM-IV-TR در مورد اختلال شخصیت خود شیفته ارائه شده است.
خودبزرگ بینی (در خیال یا رفتار)، نیاز به مقبولیت، و فقدان حس همدلی به صورت الگویی نافذ و فراگیر که از اوایل بزرگسالی شروع شده باشد و در زمینه های گوناگون به چشم آید، که علامت اش وجود لااقل پنج تا از موارد زیر است:
1) احساس خودبزرگ بینانه ای به صورت مهم پنداشتن خود(self-importance) داشته باشد (مثلا در موفقیتها و استعدادهای خود اغراق کند یا بدون آنکه به موفقیت شایسته ای دست یافته باشد، انتظار داشته باشد که او را آدم بزرگ و مهمی بدانند).
2) مشغولیت ذهنیش خیالاتی از قبیل موفقیت، قدرت،استادی و ذکاوت، زیبایی یا محبوب و دوست داشتنی بودن در حد نامحدود باشد.
3) معتقد باشد که «استثنایی» است و تنها سایر افراد (یا موسسات) استثنایی یا رده بالا می توانند او را درک کنند یا او باید تنها با این افراد رابطه داشته باشد.
4) احتیاج داشته باشد که به شکلی افراطی تحسین شود.
5) احساس محق بودن (entitlement) بکند،یعنی به شکل نامعقولی انتظار داشته باشد برخوردی رضایتبخش و اختصاصی با او صورت گیرد یا افراد خود به خود تسلیم خواسته هایش شوند.
6) در روابط بین فردی استثمار گر باشد، یعنی از امتیازات دیگران برای رسیدن به مقاصد خود استافده کند.
7) فاقد حس همدلی (empathy) باشد، یعنی تمایلی به درک یا شناخت احساسات و نیازهای دیگران نداشته باشد.
8) اغلب به دیگران حسودی کند یا معتقد باشد که دیگران به او حسادت می کنند.
9) رفتارها و نگرش های پرافاده (arrogant) و تکبر آمیز باشند.
خصایص بالینی
افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته، احساس خود بزرگ بینی می کنند و خود را آدم مهمی می پندارند. فکر می کنند شخص منحصر به فردی هستند و باید دیگران به طرز خاصی با آنها تا کنند. احساس استحقاق و برتری آنها کاملا چشمگیر است. تاب تحمل انتقاد را ندارند و از اینکه هر کسی به خود اجازه انتقاد کردن از آنها را می دهد، عصبانی می شوند یا ممکن است بی اعتنایی کامل به انتقادها از خود نشان دهند. آنها فقط نظر خود را قبول دارند و اغلب در طمع کسب شهرت و ثروت بادآورده اند. روابط آنها شکننده است و چون به قواعد مرسوم رفتار تن در نمی دهند،ممکن است خون دیگران را به جوش آورند. رفتار استثمار گرانه در روابط بین فردی آنها چیز کاملا پیش پا افتاده و رایجی است. اینها نمی توانند همدلی از خود نشان دهند و تنها برای دستیابی به اهداف خودخواهانه خودشان تظاهر به همدردی می کنند. اعتماد به نفس این بیماران شکننده است و آنها مستعد افسردگی اند. مشکلات بین فردی، مشکلات شغلی، طرد،و از دست دادن محبت دیگران از جمله فشارهای روانی شایعی است که خودشیفته ها با رفتارشان برای خودشان ایجاد می کنند و همین فشارها نیز همانهایی است که اینها هیچ نمی توانند از پسشان بر آیند.
تشخیص افتراقی
هر سه اختلال شخصیت مرزی، نمایشی و ضد اجتماعی، اغلب همزمان با اختلال شخصیت خودشیفته در یک فرد وجود دارد و این به معنای آن است که تشخیص افتراقی آنها از هم بسیار دشوار است. بیماران دچار اختلال شخصیت خودشیفته کمتر از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اضطراب دارند، زندگیشان کمتر از آنها آشوبناک (chaotic) است،و کمتر اقدام به خودکشی می کنند. در بیماران دچار اختلال شخصیت ضد اجتماعی سابقه رفتار تکانشی وجود دارد که اغلب به سوءمصرف الکل و سایر مواد مربوط است و باعث می شود گرفتاریهای مکرر قانونی پیدا کنند. در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت نماشی، خصایصی از نمایشگری (exhibitionism) و دست انداختن و سر کار گذاشتن دیگران در روابط بین فردی دیده می شود که با آنچه در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته دیده می شود، مشابهت دارد.
سیر و پیش آگهی
اختلال شخصیت خودشیفته ،اختلالی مزمن و صعب العلاج است. این گونه بیماران پیوسته باید متحمل ضربه هایی شوند که در نتیجه رفتار خودشان با وقایع زندگی بر خودشیفتگی شان وارد می شود. آنها نمی توانند پیری را تاب آورند؛ چون زیبایی، قدرت، و مزایای جوانی برایشان مهم است و آنها دودستی به این چیزها چسبیده اند. به همین دلیل در برابر بحران های میانسالی آسیب پذیر تر از دیگران اند.
درمان
رواندرمانی
درمان اختلال شخصیت خودشیفته دشوار است؛ چون اگر قرار است پیشرفتی در کار حاصل شود، بیمار باید از خودشیفتگی خود دست بردارد. روانپزشکانی مثل اتوکرنبرگ و هاینتس کوهوت رویکردهای روانکاوانه را برای اصلاح این بیماران پیشنهاد می کنند، اما برای آنکه معلوم شود اصلا چنین تشخیصی معتبر هست یا نه، و اگر معتبر است بهترین درمانش کدام است، هنوز پژوهش های بیشتری باید صورت گیرد. برخی بالینگران گروه درمانی را برای بیماران خود توصیه می کنند تا آنها بتوانند چگونگی مشارکت با دیگران را یاد گرفته و تحت شرایط ایده آل، واکنشی توام با همدلی نسبت به دیگران نشان دهند.
دارودرمانی
برای بیمارانی که یکی از علایم بالینیشان، چرخشهای سریع خلق (mood swings) است، لیتیوم (eskalith) را به کار برده اند. از آنجا که بیماران مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته نمی توانند طرد را تحمل کنند و مستعد افسردگی هستند، داروهای ضد افسردگی به ویژه داروهای سروتونرژیک می تواند مفید واقع شود.
منبع : کتاب خلاصه روانپزشکی کاپلن و سادوک ترجمه دکتر فرزین رضایی