پسری جوان از شهری دور به دهكده شيوانا آمد و به محض ورود به دهكده، بلافاصله سراغ مدرسه شيوانا را گرفت و نزد او رفت و مقابلش روی زمين مودبانه نشست و گفت: “از راهی دور به دنبال يافتن جوابی چندين ماه است كه راه می روم و همه گفتهاند كه جواب من نزد ...
دختری جوان نزد شیوانا آمد و به او گفت:
“پدر و مادرم را سال گذشته از دست دادم و تنها نزد برادرم و همسرش زندگی میکنم. از زندگی بسیار ناامید بودم و فکر میکردم خدا مرا دوست ندارد که دچار این همه مصیبت شدهام....
کلمات میتوانند ذهن فرزندانتان را تغییر دهند. یاد بگیرید بهترین کلمات را استفاده کنید.پدر یا مادر بودن یکی از سختترین و در عینحال معنادارترین کارهاست. متاسفانه، تصورات متداول در مورد طریقه بزرگ کردن بچههایی مسئولیتپذیر ممکن اس...
نظرات: ------